صبح زود درباره وبلاگ به وب سـایت مَن خوش آمَـدیـــد ... اُمیـــدوارم خوش تــون بیــــاد نَظَـر یـــادتــــون نـره ... نويسندگان پُشت این ابـــ ☁ــــر ها آفتــ☼ــاب است .... بادبـــان می کشد زورق صُبــح شاید دَر گوش"تو" به جای اَذان ، حافظ خوانده اند که اینگونه اَز چشم هایت غزل می ریزد ...! به شُعله ی چشمهایت _این آتَشکده ی زَرتشت_ نگاه میکنم خُدای زَرتشت سُتودنی ست ... میدانستی عشق ، هر بار خاطراتش را بازخوانی میکند در خندههای"تو" .... زندگی در بازی چند واژه خلاصه می شود ! خدا ، عشـق و "تو" که خلاصه تمام آنهایی !!! می دانی لب هایت دهقانی ست که هر روز روی گونه های من بوسه می کارد ! درون دُنـیـا مـهـربـانی از آنـ کـ سـانـیـسـت که یکدیـگر را بـا هـر فـاصلـه ای دوسـتــ دارند نظرات شما عزیزان: پيوندها
|
|||
![]() |